گیگ: سرزمینی در عثمانی( در شهر ایزمیر ترکیه کنونی) میباشد که در ان زیارتگاهی برای افراد وجود دارد
که بسیاری از افراد در قدیم افراد مبتلا به یرقان را برای بهبود به ان زیارتگاه میبردند که عدهای از این افراد
در زمان شیخ صفی الدین صفوی پدر بزرگ شاه اسماعیل صفوی وارد ایران شدند و در منطقه ی مغان
و مشکین امروزی طایفه ی گیگلو را تشکیل دادند و عده ای دیگر نیز از همان زمان در ترکیه ماندهاند
و هم اکنون انها را با نام گیگلویاصیل در ترکیه میشناسند.
طالش میکائیلو: بعد از پایتن جنگ ایران و روس در دوران فتحعلی شاه قاجار و انضمام نواحی طالش
اران و قسمت شمالی دشت مغان به قلمرو روسیه بسیاری از طوایف شاهسون و طالش مغان با تمهیدات
حکمرانان اردبیل و مشکین و ایل بیگی های شاهسون و سرحدداران مغان از قلمرو روسیه کوچیده و در خاک
ایران و حاکمیت دولت ایران سکونت اختیار کردند طایفه ی طالش میکائیلو از این دسته طوایف بود که از روسیه
وارد خاک ایران و مستقر شدند. که اولین دسته این طایفه در سال 1244 ق وارد ایران و دشت مغان شد
و حسن خان موغانی بنا به توصیه ی محمد میرزا (محمدشاه قاجار) که در ان هنگام حکمران اردبیل بود انها را
در این ناحیه اسکان داد.
طایفه ی اجیرلو: این طایفه همراه با طایفه ی قو جه بیگلو از جنوب عثمانی ترکیه کنونی وارد ایران و دشت مغان
شده و با جدا شدن از طایفه ی قوجه بیگلو یک طایفه ی مستقل به نام اجیرلو در مغان را تشکیل دادند
که این طایفه به روی کار امدن و پادشاه شدن شاه عباس و شاه طهماسب صفوی کمک زیادی کرده است.
طایفه ی الارلو: این طایفه در جنگ زمان فتحعلی شاه قاجار و در پی جنگ ایران و روس از روسیه وارد
خاک ایران شدند و نیمی از اقوام خویش در ان زمان در روسیه باقی ماندند
طایفه ی الارلو جزو قدرتمندترین و جنگجوترین طوایف شاهسون محسوب میشود که فواید زیادی به
کشور و مردم ایران انجام داده.
طایفه ی حاج خواجه لو: این طایفه در دوران فتحعلی شاه قاجار از گنجه ی امروزی وارد ایران دشت مغان شده اند
که جزو بزرگترین طوایف شاهسون محسوب میشود . از دلاور مردان این طایفه میتوان به جواد خان امیر تومان
اشاره کرد که فردی نترس و جنگاور بوده است.
1. طایفه ی حاج خواجه لو با ریاست جواد خان.
2. طایفه ی الارلو با ریاست نجفقلی خان.
3. طایفه ی قوجه بیگلو با ریاست بهرام خان.
4. طایفه ی گیگلو با ریاست حاتم خان گیگلو.
5.طایفه ی اجیرلو با ریاست نصرت شاهین.
6. طایفه ی عیسی لو با ریاست امیر اصلان بیگ.
7. طایفه ی طالش میکائیل لو با ریاست فرض الله بیگ.
8. طایفه ی قره داغلو با ریاست مصطفی خان.
9. طایفه ی زرگر با ریاست بدل بیگ.
|
مختصات: شرقی″50 ′17 °48 شمالی″05 ′15 °38? / ?°48?2973شرقی °38?2514شمالی (نقشه
اردبیل | |
---|---|
![]() |
|
مرکز | اردبیل |
مساحت | 17?953 کیلومترمربع |
جمعیت (1388) | 1271301 |
تعداد شهرستانها | 9 |
منطقه زمانی | IRST (گرینویچ+3:30 |
-تابستان (دیاستی) | (گرینویچ+4:30 |
زبان(های) اصلی | ترکی آذربایجانی |
بخش خبری 20:30 روز 17 تیرماه، گزارشی از دو باشگاه پرسپولیس و استقلال پخش کرد. «تو دارید دروغ میگی»، «دروغ نگو»، «سقف قرار دادها رعایت نمیشود»، «رقم قرار داد را نمیگویم» ، «آره ما سقف را رعایت میکنیم مثل سقف خانه» . اینها جملاتی هستند که آبی و قرمز پوشان در جواب خبرنگاران دادند. ابتدا رویانیان با حالت پرخاشگرانه و تندی در جواب خبرنگار در مورد رقم قرار داد بازیکنان و.. میگوید: «دروغ نگو» و «چرا داری دروغ میگی» و... آقای رویانیان این ادبیات در شأن شما نیست. این موج رو به گسترش بداخلاقی در ورزش تا چه هنگام باید ادامه پیدا کند. از آقای رویانیان باید پرسید مگر غیر از این است که پیامبر اسلام (ص) و امامان معصوم (علیهم السلام) همواره مسئولان را به صداقت کلام، رعایت ادب و جانب انصاف در کلامشان دعوت کردند. اینگونه سخن گفتن و تاختن به خبرنگاران ناشی از چیست. این چندمین بار است که آقای رویانیان در مقابل خبرنگاران از کوره در میرود، هفته گذشته مجری برنامه را «بچه جون» میخواند و امروز خبرنگار دیگر را متهم به «دروغگویی» میکند. البته جناب رویانیان که خود زمانی در ناجا مشغول خدمت بود باید بداند که کلمات بار حقوقی دارند.
امیر قلعهنوعی که همواره متعصب بودن! به تیم استقلال را به رخ بازیکنان میکشد نیز در جواب خبرنگار از اعلام رقم قرار داد خود طفره میرود. اگر قرار داد آقای قلعهنوعی و رقم آن فاقد شک و شبهه است چرا وی به صراحت مبلغ قرار داد خود را اعلام نمیکند؟ مگر این مبلغ دریافتی حق وی و در مقابل کاری که بدان مشغول است، نیست؟ شاید آقای قلعه نوعی خود میداند که مستحق دریافت این مبالغ کلان نیست. کاش قلعهنوعی از رئیس جمهور فرانسه یاد میگرفت و رقم قرار داد خود را به صراحت اعلام میکرد، این عدم شفافیت در اعلام قرار دادهای بازیکنان و مربیان فوتبال چه توجیه منطقی دارد؟ بهتر نیست در کشور ما نیز همچون بسیاری دیگر از کشور مبلغ دریافتی بازیکنان و مربیان اعلام شوند. باید در نظر داشت که یکی از دلایل وجود مفاسد اقتصادی در کشور ما، همین عدم شفافیتها است. گرچه بازیکنان و مربیان در کشور ما انواع قرار دادهای کاغذی و پشت پرده را دارند. اگر در این ورزش اینقدر انحراف، بیاخلاقی نبود و ثمره و فایدهای در این تیمها بود هیچ ایرانی از پرداخت مبالغی ـالبته در حد مجاز و طبق قانونـ ناراحت نمیشد ولی به راستی این ورش چه فایدهای دارد؟ و اگر لیگ برتر برای یک سال برگزار نگردد چه اتفاق خاصی میافتد به عنوان یک ایرانی و از جانب خود میگویم که اتفاق خاصی نمیافتاد چون در حال حاضر طرفداران تیمهای اروپایی از تیمهای پرسپولیس و استقلال در کشور بیشتر هستند.
رحمتی نیز که سابقه? اخذ پولهای کلان و بستن قراردادهای جنجالی را دارد نیز به صراحت از عدم رعایت سقف قرار داد میگوید و بازیکن دیگر تیم استقلال با استهزا و تمسخر قانون سقف قراردادها عنوان میکند: «من سقف را رعایت میکنم مثل سقف خانه که به آن نخورم». اگر قانون سقف قراردادها برای رعایت نکردن است پس بهتر آنکه این قانون هر چه زودتر لغو شود تا عدهای به صراحت بیقانونی و عدم رعایت قانون را از رسانه ملی اشاعه نکنند. آیا اگر اینگونه عدم رعایت قانون و اعلام رسمی آن از تلویزیون در اروپا اتفاق میافتاد باز هم مسئولان آن کشورها ساده و بیتوجه از کنار این ترویج بیقانونی میگذشتند؟ کودکی که در روستایی محروم زندگی میکند با دیدن این قانون گریزیها و ریخت و پاشها چه دیدی نسبت به نظام پیدا میکند؟ و یا کسی که با هزاران سختی و... دریافتی کلی ماهانهاش با یک خانواده 350 تومان است هنگام دیدن دریافتی نجومی مانوئل خوزه، چه حالی به وی دست میدهد. طبق اعلام خبرگذاری مهر، دستمزد مانوئل خوزه در بین رده بندی دستمزدهای مربیان 16 تیم حاضر در رقابتهای یورو 2012 در رده دهم قرار میگیرد. اگر دستمزد «اسلاون بیلیچ» سرمربی کراوسی، «میشال بیلک» سرمربی جمهوری چک و «فرانسیسک اسمودا» سرمربی لهستان را روی هم قرار دهیم باز هم به دستمزد یک سال مانوئل خوزه نمیرسد.
اینگونه خرجها چه معنی دارد؟ بازیکنی که باشگاه استقلال فقط برای رضایتنامهاش مبلغ دو میلیارد تومان میدهد، برای ورزش کشور چه کار میکند. چرا همه این بازیکنان حتی از باشگاههای عربی دیپورت شدند؟ و آیا در بین کشورهای دیگر نیز با این مبالغ خریدار دارند. سکوت مجلس در قبال این پدیده دیگر قابل توجیه نیست، اگر نمایندگان مجلس به راستی نماینده کل مردم هستند باید در مقابل اینگونه خرج و مخارج که مطمئناً از قسمتی از بیت المال و به هر نحوی است جلوگیری کنند و خصوصی سازی دو باشگاه پرسپولیس و استقلال را خواستار شوند. سازمان بازرسی نیز که مدتی سکوت اختیار کرده نیز با ورود به این مقوله شفاف سازیهای لازم را انجام دهد نه اینکه بعد از مدتی فریاد برآوریم که فلان جا اختلاس شد زمانی که آب از سر گذشته و دیگر فایدهای ندارد.